مهدی قرآنی | شهرآرانیوز؛ چندی پیش ۲ جوان ۲۱ ساله در ۲ نقطه دور از هم در کشور از طریق فضای مجازی با یکدیگر آشنا شده و بعد از طرح نقشهای شوم با استفاده از روش فیشینگ حساب ۳۰ شهروند مشهدی و دهها شهروند دیگر در سطح کشور را خالی کرده بودند. در ادامه شرحی از اعترافات ۲ متهم دهه هفتادی این پرونده پر سروصدا را میخوانید.
نمیخواهد نامش برده شود برای همین از گفتن اسم و فامیلش امتناع میکند. برای همین بیشتر سکوت میکند تا حرفی نزد که برایش گران تمام شود. ۲۱ را رد کرده و در راه رسیدن به فصل بیست و دوم زندگی اش است. دیپلم علوم تجربی دارد و اهل و ساکن ورامین استان تهران است.
فیشینگ
خیر- من صفحه بانکی را طراحی میکردم. البته خودم میدانستم که مشتریانم این صفحات را برای درگاه جعلی بانک و فیشینگ میخواهند.
برای نیاز مالی. قسط هایم زیاد است. به تازگی یک موتور خریداری کرده ام و باید اقساطش را میپرداختم.
چارهای نداشتم...
خجالت میکشم و پشیمانم. من در فیشینگ هیچ نقشی نداشتم.
به پیشنهاد دوستم مشهد آمدیم. به خانواده هم گفتم برای زیارت میروم. یک سوئیت آپارتمان کرایه کرده بودیم. او بیشتر خرید میزد و من فقط برایش صفحه بانکی طراحی میکردم. ۳ روز از سفر مشهد نگذشته بود که پلیس فتا دستگیرمان کردند.
نمیدانم...
نمیدانم...
باتری سازی میکنم.
گفتم قسط دارم و باید بدهی هایم را تسویه کنم.
بستگی دارد. ۲ میلیون تومان به بالا.
موهای سرش را کوتاه کرده است. رنگ پوستش سبزه است و لهجه شیرازی دارد. چند مرحله به بوشهر سفر کرده و برای اینکه مأموران ردش را در شیراز نزنند در این شهر نقشه شومش را پیاده سازی میکرده است. از کنار دوستش که رد میشود نگاهی از بالا به پایین به او میاندازد و نفس عمیقی میکشد.
۷۹
دیپلم ردی رشته IT.
یک فقره.
فیشینگ حساب مردم.
نیاز مالی داشتم.
سکوت میکند و حرفی نمیزند.
طراحی نرم افزار دوستیابی، صیغه یاب و ارسال پیامکهای ابلاغیه جعلی سامانه ثنا.
از طریق یک گروه تلگرامی که همه در کار فیشینگ هستند.
در این گروه همه با همدیگر تعامل دارند. فردی طراح صفحه بانکی است، فردی کارت اجارهای دارد و فردی هم اقدام به خرید میکند. من نرم افزار موبایلی طراحی میکنم و دوستم هم طراح صفحات جعلی بانک است. از طریق همان گروه با هم آشنا شدیم و بعد هم کارمان را تیمی جلو بردیم.
۲۰-۳۰ تا شایدم بیشتر، دقیق نمیدانم.
یک دستگاه تلفن همراه در یکی از سایتهای واسطه گر دیده بودم برای همین پس از اطلاع از حساب برخی از طعمهها مبالغی را به حساب فروشنده موبایل واریز کردم. وقتی سر قرار رفتم تا گوشی تلفن همراه را تحویل بگیرم مأموران سر رسیدند و دستگیر شدم. بعد هم دوستم را دستگیر کردند.
خیر – با خودم میگفتم پلیس نمیتواند ردمان را بزند. تازه تصمیم داشتیم از طریق طراحی پیامکهای جعلی دیگر هم کارمان را جلو ببریم که نشد.
راستش پشیمانم و خسته شده ام. بارها شده بود که میخواستم دست بکشم، اما موفق نمیشدم.
طبق اعلام سرهنگ جهانشیری، رئیس پلیس فتای استان خراسان رضوی متهمان این پرونده تاکنون مرتکب سرقت از ۳۰ حساب بانکی متعلق به شهروندان مشهدی و دهها حساب دیگر در سراسر کشور شده اند.
سرقتهایی که کمترین آن ۴ میلیون و بیشترین آن ۶۰ میلیون تومان بوده است. اگرچه طبق تحقیقات اولیه حدود نیم میلیارد پول از حساب مال باختگان این پرونده سریالی فیشینگ شده، اما طبق گفته رئیس پلیس فتای استان خراسان رضوی رقم نهایی این پرونده هنوز مشخص نیست و احتمال افزایش آن مطرح است.
۲ متهم ۲۱ ساله این ماجرا درنهایت با دستور قاضی پرونده و با قرار متناسب قضایی راهی زندان شدند و تحقیقات از آنها همچنان ادامه دارد. در این میان، اما پولهایی هستند که به حساب صاحبانش بازنگشتند. سرمایههایی که در پی یک سهل انگاری از کف شکات پرونده رفته اند و سوز شده اند.